۸/۲۱/۱۳۹۳

آهی می کشم از دلم

نگارنده شوریده

آهی میکشم از دلم
سوی رهبر سنگدلم

نسیم آزردگیست
شمیم بی چارگیست

مردند از چاقی پاسدارات
از گرسنگی رعیتتات


بمب اتم بی فایده ست
موشک ها تم که ضایع ست

سوریه را تخت کردی
حماسا بدبخت کردی

میکشی تو جورواجور
سرآمدی در بافور

چرا چنین سر سختی؟
کینه توز بدبختی

به فکر برو یه لـَختی
به زودی روی تختی

پرونده ات سنگینه
جنایت بسم دینه

جوانها بی دین شدند
روانی یا جیم شدند

توبه داره دیر میشه
زنده نیستی همیشه

اسید پاشی ممنوع کن
فکری به حال او کن

آن دختر بینوا
تو کردیـِیش نابینا

کرانه درگیر کردی
جوانها را شیر کردی

باید به فکر صلح بود
از رنج و کشته چه سود

بعدا پشیمان میشی
وقتی نداره هیچ سود

شوریده
بیست و یکم آبانماه 1393

0 گفتمان: